نشست پرسش و پاسخ با حضور کارگردان و تهیهکننده رد کارپت هم برگزار شد و حرفهای عطاران به مذاق نمایندگان رسانههای گروهی خوش آمد.
اگر خبرنگاران شیطنت نکنند...
به گزارش همشهری، عطاران در دومین تجربه کارگردانی خود در سینما فیلمی ساخته که در 20روز فیلمبرداریشده و صحنههایی ناب از مهمترین جشنواره سینمایی اروپا و جهان در خود دارد. حضور کمدین طناز ایرانی در کنار شخصیتهایی چون استیون اسپیلبرگ و بیرونآمدن برخی دیالوگها از زبان خود عطاران یک ترکیب خاص خلق کرده که ویژه دنیای اوست. عطاران در بخشی از نشست با اشاره به اینکه ایده فیلم خود را از فیلم کوتاه محمد احمدی، تهیهکننده و فیلمبردار رد کارپت گرفته، افزود: خودم نقش اصلی را بر عهده گرفتم چون همیشه دنبال موقعیتی برای بازیگری میگشتم و همیشه هم دنبال امضا گرفتن از هنرمندانی مثل خسرو شکیبایی بودم. یک جا هم گفت که فکر نمیکند صابون ممیزی به تن رد کارپت بخورد چون خودش سالها در تلویزیون و سینما کار کرده و میداند چه چیزی ممیزی میشود «مگر اینکه دوستان خبرنگار بخواهند کاری کنند!»
یک فیلم 500هزار تومانی
احمدی تهیهکننده رد کارپت هم که در نشست پرسش و پاسخ این فیلم حاضر بود، درباره روند تولید آن گفت: سال 2010که در جشنواره کن بودم، دنیای پرزرق و برق و مدلها را دیدم و سعی کردم اثری سینمایی کنار این نوع حواشی بسازم. موضوع را با عطاران مطرح کردم و او پذیرفت. رد کارپت بدون رضا عطاران بیمعنی است. هزینه تولید فیلم خیلی پایین است؛ چیزی در حد 500هزار تومان؛ پولی که میشود با آن چند وعده غذای فاخر یک فیلم فاخر را تأمین کرد. فیلمبرداری هم کمتر از 20روز طول کشید.
تعریف منتقد معترض از «چ» حاتمیکیا
مسعود فراستی را خیلیها با حملههایش به تقریبا تمام فیلمهای سینمای ایران میشناسند. تعریف این منتقد همیشهمنتقد از یک فیلم را میتوان یک اتفاق دانست؛ اتفاقی که برای تازهترین فیلم ابراهیم حاتمیکیا افتاده و فراستی لب به تعریف و تمجید «چ» گشوده است: آخرین فیلم حاتمیکیا جنگزده، جنگطلب و قهرمانساز دروغین نیست. صلحطلب است اما نه تسلیمطلب. مسئله دیروز و مهمتر مسئله امروز است. فیلم سخت و آبرومند و سرپایی است. چ فیلم «نزدیک به خوب» است؛ تحقیقشده و کارشده. فیلمی که میتواند مخاطب امروز را جلب کند حتی مخاطب ناآشنا با چمران و بیگانه با پاوه آن زمان را. چ بهترین فیلم حاتمیکیاست بعد از مهاجر و دیدهبان و مهمترین فیلم جشنواره امسال و یکی از دو بهترین آن. مشکل فیلم خود شخصیت چمران است. اگر او را برداریم یا تبدیل به رزمندهای بینام و نشان کنیم چه میشود؟ درباره سینمای چ، دوربین و نگاهش بعدا در اکران خواهم گفت. صحنه هلیکوپتر که در سینمای ایران بینظیر است و مؤثر، تهاش درنیامده و نمیفهمیم هلیکوپتر سرانجام چگونه مینشیند. سر قطعشده در صحنه زیاد است و حس صحنه را خراب میکند. چ از معدود فیلمهای قابل بحث این سالها و تمرین خوبی است برای فیلمی ملی درباره حصر آبادان یا فتح خرمشهر.
غیبت یک فیلمساز پیشکسوت دیگر
فیلم سینمایی «اشباح» ساخته داریوش مهرجویی صبح دیروز در کاخ جشنواره به نمایش درآمد و واکنش اهالی رسانه و منتقدان به آن چندان مثبت نبود. نشست پرسش و پاسخ فیلم هم طبق معمول همه فیلمهای مهرجویی برگزار نشد و البته جهانگیر کوثری از بیماری کارگردان خبر داد؛ کسالتی که امسال گریبان فیلمسازان پیشکسوت را گرفته و مانع حضور آنها در برج میلاد شده است. گرچه کوثری جور مهرجویی را کشید و صدای خنده برخی تماشاگران حاضر در سالن را به عادت نداشتن آنها به شنیدن عبارت «عاشقت هستم» از زبان مادر به فرزند ربط داد! او یک خبر ویژه هم داشت؛ فیلم سیاه و سفید اشباح برای اکران نوروزی قرارداد بسته است.
اعتراض فیلمبردار امروز به مجری منتقد
نشست پرسش و پاسخ فیلم «امروز» سیدرضا میرکریمی خالی از حاشیه نبود. منتقد و مجری نشست با گفتن «من که خوشم نیومد» همان ابتدا تکلیف خودش و همه را با فیلم تازه میرکریمی روشن کرد و کار تا آنجا پیش رفت که هومن بهمنش مدیر فیلمبرداری امروز به روش اداره جلسه تاخت. او گفت: مگر قرار نیست اینجا نشست پرسش و پاسخ باشد نه نقد و بررسی؟ شما به جای مدیریت جلسه دارید تنشها را بیشتر میکنید؛ گرچه خود میرکریمی پیش از نمایش فیلم از حاضران خواست هر بلایی میخواهند سر فیلم او بیاورند ولی اعتماد به نفس را از فیلمسازان نگیرند. کارگردان امروز این را هم گفت که به ریتم کند فیلمهای قبلی او هم ایراد گرفته اما بعد از آنها تعریف و تمجید کردهاند. میرکریمی ذکر دلایل سکوت شخصیت اصلی فیلم را به زمان اکران عمومی و یک مصاحبه مفصل موکول کرد.